تاريخ : 19 / 1 / 1387برچسب:بهترین شعر,جملات ناب,اشعار بر گزیده, | 15:26 | نویسنده ی این پست : امین جهان بین
.
نظرات شما عزیزان:
تنها یک برگ مانده بود …
درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …
(همونجوری ک همه بچه های سمینار مارو فراموش کردن،ما تو این سمینار رسم رفاقتم یاد گرفتیم)
درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …
(همونجوری ک همه بچه های سمینار مارو فراموش کردن،ما تو این سمینار رسم رفاقتم یاد گرفتیم)
nashenas
ساعت11:00---24 مرداد 1392
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده کوچک
ان هم ازدست عزیزی که برایت هیچکس چون او
گرامی نیست
بی گمان باید همین باشد...
یک فریب ساده کوچک
ان هم ازدست عزیزی که برایت هیچکس چون او
گرامی نیست
بی گمان باید همین باشد...
سلام بچه ها،منم یکی ازبچه های پروتزتهرانم.ی مطلب توی وبلاگتون جواب سوالمو داد مرسی
پاسخ از امین: سلام سپاس که سر زدین میتونم بپرسم کدوم مطلب؟
پاسخ از امین: سلام سپاس که سر زدین میتونم بپرسم کدوم مطلب؟
FaRiD
ساعت10:58---5 تير 1392
با تو ام آره تو .......... ببخشی
ندا
ساعت21:29---21 ارديبهشت 1392
می گیرم در اشکهایم تو را می بینم اشکهایم را پاک می کنم تا کسی تو را نبیند.
خوابیم و با خطاب تو بیدار می شویم
مستیم و با عتاب تو هشیار می شویم
حلاج پیشه ایم و گمانم در عاقبت
با حلقه های موی تو بر دار می شویم
فرجام تلخ قصه ی ابلیس سهم ماست
وقتی به دام فتنه گرفتار می شویم
چشم تو بود میوه ی ممنوع عشق و ما
روزی از این دسیسه خبردار می شویم
مستیم و با عتاب تو هشیار می شویم
حلاج پیشه ایم و گمانم در عاقبت
با حلقه های موی تو بر دار می شویم
فرجام تلخ قصه ی ابلیس سهم ماست
وقتی به دام فتنه گرفتار می شویم
چشم تو بود میوه ی ممنوع عشق و ما
روزی از این دسیسه خبردار می شویم
ارزو(پروتزاصفهان)
ساعت1:42---5 ارديبهشت 1392
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست
سلام
مرسی بابت حضورتون در وبلاگ ما.
ما هم از تبادل لینک با همکارای جدیدمون خوشحال میشیم.
با آرزوی موفقیت....
مرسی بابت حضورتون در وبلاگ ما.
ما هم از تبادل لینک با همکارای جدیدمون خوشحال میشیم.
با آرزوی موفقیت....
فرید
ساعت11:13---2 ارديبهشت 1392
زندگی یه شوخی بزرگه
در دلم ريخته بس بر سر هم غم سر غم............ دل مخوانيد خدا داده غم آباد مرا!!!
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت،باهر چه رود راه تو را می توان سرود،بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دستان روشن تو می توان گشود.
صفحات سایت
لغتنامه ی 52 زبانه
.: ورود به تالار سایت .:.